۱۳۸۸ اسفند ۲۵, سه‌شنبه

جدا از همه چیز من از قسمت بازی ماجرا داره خندم می گیره...آقا، این آقا خیلی حسوده! خیلی هم مذبذبه! اصلا هم حالیش نیست که یه ذره شان مقام باقی موندش(البته بین عده قلیلی) رو هم داره از دست میده ..اسم بازی هرچی که هست قدرت (و به نظر من یه چیز دیگه) بعضی وقت ها خنده دار میشه...این عمل های شیخ و میرح.سین و عکس العملای آقا... جماعت میگن «ف» ایشون یه سخنرانی مبسوط در زمینه «فرحزاد» ارائه می دهند، یا جدیدا تریپ فتوا شده... از بعد انتخابات توی همه سخنرانی ها توضیح می دهند و تاکید می کنند انتخابات تمام شده است!بعد در جمله بعدی و سخنرانی بعدی خودشون با تهدیداشون ثابت می کنند که انتخابات تمام نشده است! قضیه امامی کاشانی هم که خواست عورت نظام را ستر نکنید که بماند! به هر مناسبتی هم قبل از ما خودشون به استقبال می روند ...خوب اگه نمی ترسید این همه تشر واسه چیه؟چرا شلواراتونو خیس می کنید؟ حالا هم که سال مصیبت هم تموم شده وارد سال صبر و استقامت شدیم و موسوی واسه امسال اسم گذاشت ببینید کجا گفتم که یک اسم متضاد با این رو آقا اعلام می کنند. یا طرفدارانشون،مثلا شعار نویسی بسیجی ها، به خدا خندم می گیره، اگه شعور داشته باشند که می فهمند اسکناس و دیوار واسه ما رسانه ست، اخه توی فهیم که سازمان بی د رو پیکر صدا سیما و تمام بیلبوردهای کشور و نود درصد روزنامه ها ، واست بوقه و هجویات تو رو داد می کشه دیگه چه دلیلی داری بیای روی دیوارای شهر بنویسی مرگ بر فلانی یا درود بر خ ا .ن ه ای... یا اینکه همین ها می روند وسط فرمانیه پلاکارد دست می گیرند ک.روبی بی سواد /عامل دست موساد !! حالا کی توی 5سال اندازه هیتلر به صهیونیسم خدمت کرده بماند. بعد خود باسوادشان روی دیوار ک.روبی می نویسند ک.روبی و م.وسوی خرند! مخلصین له دین یعنی بسیجی های مرید واقعی آقا هم که یا از تحت فشار بودن رییس جمهور شون سخن می رانند که بقیه نمی گذارند کارشو بکنه و هر ثانیه یک بحران واسش ایجاد می کنند!!و ضجه می زنند مهدی بیا، سبز لجنی شده! بعد اون عکس عشوه ای آقا را دست می گیرند و در مظلومیت علی مانندش می نالند و این همه قدرت از نیروی نظامی تا نفت و ووو...را با اون چشمای بابا قوری و ذهن های کودنشون دست آقا نمی بینند. و تنها چیزی که خنده دار نیست اینه که مگه اینا واقعا شعور ندارند ؟مگه میشه یک آدم معمولی معمولی که بعد انتخابات ثابت کرد عدالت که پیش کش، اندازه شایان کوچولوی ما (که روزی صدبار می پرسید خوب اگه رای ها رو نمی دزدیدند مگه چی میشد و من بهش می گفتم توی این فساد بهم پیچیده سیستم ! هیچی عزیزم) ...حتی تدبیر هم نداره و از یک آدم معمولی هم کمتره، پرستیدن داره ؟اصلا شما که پرستنده ای کفر نیست آدم رو در شان خدا بالا می بری..

تازه چندروز پیش روی وب یک خواهر بسیجی بودم یک پست پر از عجز و ناله که این خس و خاشاک خون به دل آقا کرده اند...اگه گفتید مطلبش را با چی شروع کرده بود؟شعر زهرا رهنورد!!

گرگ ها خوب بدانند در این ایل غریب

گر پدر رفت تفنگ پدری هست هنوز...

خلاصه اینکه زندگیمون شده کمدی...اصلا کی بود می گفت تاریخ نیمی ش تراژدیه و نیم دیگرش کمدی؟مارکس؟

لینک این پست سهیل را بخوانید


ادامه مطلب سخنان موس.وی در جمع مشارکتی ها

پی نوشت: صدای ترقه ها بلند شده دیگه ، امیدوارم امشب به خیربگذره.

پی تر نوشت:از شما چه پنهون بزن و بکوب در محله ما شروع شد و آتیش روشن کردن ...راستش از بس هم همه یک دستند یعنی سبزند واز بس از مرکز شهر دور نیازی نمی بینند انگار بگن مرگ بر دیک تاتو!من هم طبق معمول از پنجره تماشا می کنم اما دیفونع رفته تا رسالتش رو در مرکز شهر انجام بده!تلفات روز عاشوراشون یک 206بود !

این هم عکس مادر بزرگ هانا در حال خس و خاشاک جمع کردن تا آتیش بزند.

خوب من ناچارم به خاطر اینکه نمی تونم کاری انجام بدهم از شدت سروصدا و از جهاتی هم برای اینکه این اولین شبی است که جماعت شهر رو بعد از انتخابات به کوری بعضی ها شاد می بینم ادامه به نوشتن بدهم! راستش مردم به شدت مشغول بزن بکوبند یعنی به شکل افراطی ای...حکومت هم که تازگی ها به مسائل خصوصی مردم کاری نداره مگر طرز تفکرسیاسی شون!لذا همه جا آزادی برقراره و در ضمن به کوری چشم اون که گفت چهرشنبه سوری مبنای شرعی و عقلی نداره به شکل مفصلی داره این مراسم برطبق مبنای ایرانی بودن برگزار میشه و مامان از اون یکی تراس هی آمار نورها و فشفشه های سبز شهر رو اعلام میکنه!

آهنگی که الان داره جلوی خونه ما پخش میشه ، بویز خونده

عزیزمن مهربون تو که دیگه نیستی مهمون

زوده برای رفتن یه ذره بیشتر بمون

لذا ذهن من را برد دوباره به صحرای کربلا ..ما این آهنگ رو اماده کرده بودیم برای شب بعد از انتخابات تا باهاش با عکس محمود برقصیم:(

فعلا همین.



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر