خاله پوری یک روز قبل از عید، در اقدامی ارزشمند،جفت بلبل هاش رو آزاد کرد...و حالا دقیقاچهل و یک روز است که بلبل ها سر ساعت 11می آیند پشت پنجره اش، به شیشه نوک می زنند و بعد پرمی کشند و می روند....
یعنی برای قدردانی؟
شایان کوچولو درگوشم می گوید «میم !قناریت رو آزادش کن بره....» این بهترین راه برای بازی با احساسات من است، بهش میگم «عزیزم برای بعضی پرنده ها، آزادی مرگه...نمی تونند از خودشون مراقبت کنند(خودم رو توجیه می کنم یا این بچه را؟)...با ناراحتی تمام می گوید «یعنی الان فنچ های من هم که آزادشون کردم مردند؟»
یعنی حتی اون هم فنچ هاشو آزاد کرده...
پی نوشت:روزنامه وطن امروز امروز تیتر زده بود« ابهت را به زندانها باز میگردانیم ».

عکس بندرانزلی،فروردین89
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر